به عنوان فردی که فکر میکند

سلام ، علی آرمان ام و امروز خلاصه و نظر شخصی خودم رو در مورد کتاب “As A Man Thinketh”  نوشته ی “James Allen” که در سال 1903 میلادی منتشر شده رو باهاتون به اشتراک میزارم.

اول اینکه اسم کتاب تقریبا گویای همه چیز هست و با عمیق شدن توی اسمش تقریبا محتوای درونش قابل درکه اما بزارید من هم یه توضیح کوچیکی بدم خدمتتون.

به احترام زمانی که برای خوندن نوشته های من میذارید از جزئی گویی پرهیز (دوری) میکنم.

“Man is the maker and master of thought”  ::: هر فردی سازنده و همه کاره ی افکار خودشه.

و یا بهتر بگم تنها چیزی که انسان میتونه تحت کنترل کامل در بیاره افکار خودش هست که نویسنده معتقده که با به کنترل درآوردن افکار و تجسمات ذهنی میتونیم زندگی فیزیکی خودمون رو هم به هر سمتی که میخوایم هدایت کنیم.

یک مثالی آورده توی کتاب که افکار عین دانه ایه که انسان میکاره و ازش مراقبت میکنه تا بتونه محصول نهایی رو برداشت کنه و اینطوری ادامه میده که فرض کنید هر روز از این دانه به بهترین شکل مراقبت کنید، نتیجه مشخصا میوه ای با بهترین کیفیت میشه اما اگر نتونید خوب مراقبت کنید ازش، آروم آروم با رشد علف هرز (افکار منفی و اشتباه) کیفیت میوه ها (زندگی) پایین تر میاد تا جایی که دیگه شاید محصول به اون صورتی در کار نباشه.

انسان با اینکه میدونه جز خودش کس دیگه ای رو نمیتونه تغییر بده همیشه در تلاشه که تغییری توی بقیه ایجاد کنه یا شرایط رو تغییر بده در صورتیکه شرایط همیشه ثابت هستن یا بهتره بگم ما تاثیر چندانی نمیتونیم روی اونها بزاریم پس بهتره روی خودمون کار کنیم تا به مرور زمان تغییر شرایط زندگی رو هم به وضوح ببینیم. به قول Jim Rohn که میگه مطمئن باش اون فردی که زندگی خودش رو نمی تونه اداره کنه قطعا قدرتی برای تغییر زندگیه بقیه هم نخواهد داشت. 

جایی از کتاب یه جمله ای هست که میگه

“Men do not attract that which they want, Men attract that which they are”

خیلی جمله ی قشنگیه، میگه آدما همیشه مثل خودشون رو جذب میکنن نه اون چیزی رو که انتظارشو دارن و میخوان.

دیدی بعضی وقتا صب از روی اون دنده بلند میشیم (به هر دلیل موجه و ناموجه ای) هی بلا سرمون میاد؟، دیدید؟ دیدی همون روز انگشت کوچیکه ی پا و قسمت فنریه آرنج دست هم چند بار با تیزترین نقاط خونه برخورد میکنه؟

 و بعد با همه بحثتمون میشه و به نظر خودمون هم صد درصد اونا تقصیر کارن ؟ و همه بد میشن کلا ؟ دیدید؟ منم دیدم. چون من روزهای زیادی از روی دنده ی چپ بلند میشدم تا روزی که فهمیدم که عه چه جالب، میشه هر جایی که مغزم میخواد حدس منفی و بیخود بزنه بهش بگم آروم باش (بس کن) و دوباره فکر کن و چیزای بهتری ازش بخوام که خلق کنه، سختشم بود اولش دیوونه مم کرد اما الان بعد از 2 سال با افتخار میتونم بگم شاید 2 درصد بیشتر از قبل روش کنترل دارم :))

خیلی واضحه که با انرژی ای که از افکار منفی دارید ساطع (=منتشر = پخش) میکنید به راحتی میبینید که حتی بیرون از کاسه ی سرتون  (توی زندگی واقعی) هم این افکار تبدیل به واقعیت میشن.

“Sickly thought will express themeselve into a sickly body” به معنی اینکه افکار مریض خودشون رو توی بدن مریض نشون خواهند داد که چیزی جز واقعیت نیست و این جمله شاید ارزش هزار بار خوندن رو داشته باشه و جالبه بدونید که طبق قوانین فیزیک پایه بر عکس این هم کاملا امکانپذیره. یعنی شما میتونید با فکر کردن به بهترین چیزها، زندگیتون رو به بهترین شکل تغییر بدید.

و این به این معنی نیست که هر چی مریض داریم افکار مریض داشتن ، انسان به بی نهایت دلیل میتونه سلامتیش رو از دست بده (ژنتیک، آلودگی، ویروس). اما میتونیم به جرات بگیم که افکار آدمیزاد تاثیر بسیاری توی سلامت فیزیک و روان انسان دارند. 

میگه انسان میتونه به افکارش شکل بده همونجوری که دلش میخواد تا آروم آروم همه ی اونها رو توی زندگیه واقعیش ببینه.

یادتون باشه قوانین بسیار دقیق و بدون اشکالی که یگانه خالق آسمانها و زمین برای کائنات و Universe (یا هر چیز دیگه ای که اسمش رو میذارین) تعیین کرده فرقی براشون نمیکنه که شما دارید توی ذهنتون به چیزی فکر میکنید (توی ذهن شماست) یا اینکه توی واقعیت داره اتفاق میفته پس لطفا و شدیدا به هرآنچه که فکر و تجسم میکنید دقت کنید.

درصد بالایی از چیزهایی که توی زندگی آدم پیش میاد محصول  افکار خود آدمه، 

مثال بزنم، فرض کنید که میخواید برید جایی مهمونی، و متوجه میشید که یکی از دوستان قدیمی که بحث قدیمی ای باهم داشتید هم قراره که حضور داشته باشه. خب، ازین جای داستان قسمتی از مغز فعالیتش رو شروع میکنه و موقعیت های مختلف رو تجسم میکنه و نتیجه ی منفی میگیره . 

مثلا :

– من میدونم الان میرم اونجا و دوباره باهاش درگیری لفظی پیدا میکنم .

-حالا دوباره میخواد بیاد از خوبیاش بگه برامون و زخممون کنه.

-اگه باهاش چشم تو چشم شدم چی؟

-دوباره دعوا نشه ؟

-من میدونم امشبم داغون و تبدیل به خاطره ی بدی میشه .

میبینید ؟ بدون اینکه اتفاقی بیفته، مغز (که در حقیقت خود شمایین) حالت تهاجمی به خودش میگیره و خب شما هم با افکار قوی و با حس تنفر شدید لرزش این افکار رو بیشتر میکنید که به انجام شدنش کمک میکنه.

وقتی میگید من میدونم امشب برام خاطره بدی میشه یعنی شما عملا دارید دستور میدید به مقدار زیادی انرژی که خواهشا هر جوری که شده گند بزنید توی امشب بنده . و خب نتیجه هم مشخصه، طبق قانون باید انجام وظیفه کنن. یعنی شما با این افکار اینقدر توی لاک هجومی میرید که اگر همون فرد با کمال احترام بیاد سمت شما و سلام بکنه شما جوری واکنش نشون میدید که همون نتیجه ی منفی رو بگیرید و شب خودتون رو خراب کنید.

و یا اینکه اینقدر با نفرت (حس منفی) به آینده نگاه کردید که خب اون غول چراغ جادوی توی مغز فقط میتونه بگه چشم قربان و همون اتفاقی که تجسم میکردید رو براتون رقم بزنه. بعدشم معمولا توی این شرایط اطرافیان رو تا 10 روز زخم میکنیم که دیدی گفتم ؟ دیدی؟ دیدی؟ 😀

قدرت افکار میتونه خیلی بیشتر از قدرت یه گلوله به سر باشه و حتی زودتر از گلوله شما رو از پا در بیاره.

و جالبه بدونید که با افکار مثبت و تمرین روزانه، میتونید از لحاظ روانی و بدنی و مالی هم به سرعت رشد کنید که این مبحث رو ترجیح میدم به طور کامل توی خلاصه کتاب “Think And Grow Rich” براتون شرح بدم چون مبحث بسیار بزرگیه.

“As he thinks so he is. as he continue to think, so he remains”

شما در حقیقت محصول افکار خودتونید و با ادامه دادن این افکار همون چیزی که هستید باقی خواهید موند.

بچه ها با یک جمله بحث رو تموم کنم ، علی بابا و چراغ جادو رو یادتونه ؟ درون همه ی ما یدونه ازون غولای چراغ جادو وجود داره که اگه بدونیم چجوری ازش استفاده کنیم میتونیم کیفیت زندگیامون رو هر روز بهتر و بهتر کنیم.

یادتون باشه ما انسان هستیم ، مخلوقی که بخاطرش خدا به فرشتگان فرمود که به انسان سجده کنند و پروردگار از خودش هم  ذره ای به ما عطا کرد که ما بهش میگیم روح. پس وقتی ذره ای از خدا رو داریم و همچنین قدرت فکر کردنی که خود ما خالقش هستیم، پس میتونیم مثبت خلق کنیم و بهترین ها رو حدس بزنیم و تصور کنیم،

تغییر بلخره اتاق میفته.

دمتون گرم که چند دقیقه ای رو در اختیار من گذاشتید. 

عرض ادب و در پناه یکتا آفریدگار جهانیان.